تهدید دوباره موزه فرش با هواکش مترو؟!

به گزارش وبلاگ آموزشی و فنی، پس از حدود 5 سال از توقف پروژه ساخت هواکش خط 6 مترو در حریم موزه فرش، کارگاه این هواکش بار دیگر عَلم شده است. درحالی که عضو قدیمی شورای فنی میراث فرهنگی تهران، ساخت این هواکش را برای موزه فرش مخاطره آمیز می داند، اما مدیر موزه فرش معتقد است ساخت این هواکش آسیبی ندارد و شرکت ساخت مترو هم مجوزهای لازم را گرفته است.

تهدید دوباره موزه فرش با هواکش مترو؟!

به گزارش وبلاگ آموزشی و فنی، ماجرای ساخت هواکش مترو در حریم موزه فرش به سال 1396 بر می گردد. نقشه ای که آن موقع برای این هواکش تأیید شده بود، سازه ای بزرگ را نشان می دهد که پیش از ورودی موزه فرش و در پیاده رو خیابان فاطمی منتهی به خیابان کارگر قرار داشته و منظر ساختمان موزه را کاملا مخدوش می نموده است.

مخالفت ها با این طرح راه درازی را طی کرد تا به نتیجه رسید؛ در سال 1397 طرح هواکش خط 6 مترو با وجود آنکه به تائید اداره کل میراث فرهنگی استان تهران رسیده بود، اما متوقف و کارگاه ساخت آن جمع شد. شرکت مترو در آن سال، به آنالیز دوباره موقعیت های مکانی مختلف در تقاطع خیابان کارگر و فاطمی ناچار شد و قرار بود طرح تازه در شورای فنی وزارت میراث فرهنگی آنالیز و مکان دیگری پیش بینی گردد. اکنون پس از گذشت بیش از 5 سال از آن ماجرا، مدتی است دوباره کارگاه ساخت هواکش مترو در جوار موزه فرش برپا شده است، با این تفاوت که مکان آن کمی بالاتر از محل قبلی و نزدیک به در ورودی موزه فرش از سمت دیگر، واقع شده است و همچنان از بیرون، دید ساختمان شاخص موزه را مخدوش نموده است.

اکنون پرسش این است که مکان تازه برای ساخت هواکش چگونه انتخاب شده و آیا پیشنهادهایی که سال 1397 برای مکان یابی تازه مطرح شده بود، آنالیز شده است؟ آیا شورای فنی میراث فرهنگی درباره مکان تازه نظر و تأییدی داده است؟ پرس وجوهای ایسنا از اداره کل میراث فرهنگی استان تهران برای رسیدن به پاسخ این سوال ها بی نتیجه ماند، اما محمدجواد اینانلو مدیر کنونی موزه فرش در نشست خبری که تازگی داشته، درباره آسیب های ساخت این هواکش گفته است این هواکش به موزه فرش آسیب نمی زند و خارج موزه واقع شده است.

مدیر موزه فرش بعلاوه در پاسخ به پرسش های ایسنا مبنی بر اینکه با وجود مخالفت ها و توقف طرح قبلی هواکش، چه اتفاقی افتاده که هواکش با همان شرایط قبل درحال ساخت است و چه توافقی با شهرداری و شرکت مترو شده که ساخت هواکش ازسرگرفته شده است؟ آیا در ازای اقداماتی که شهرداری انجام داده و یا می دهد، این امتیاز برای واگذاری پیاده راه موزه و ساخت هواکش به مترو داده شده است؟ اظهار نموده است: استفاده از حریم پیاده رو و حوض های بیرون موزه، هیچ ارتباطی به توافق با شهرداری برای کنده کاری مترو ندارد. شرکت مترو کلا از شهرداری تهران جداست و بهره بردار مترو هم یک شرکت دیگر است. اینکه اجازه دادیم هواکش نصب نمایند و در ازای آن پیاده راه را به ما دهند، اشتباه است. ما برای ساماندهی پیاده راه با شهرداری منطقه 6 توافق کردیم، هواکش را شرکت ساخت مترو می سازد. ما حتی یک بار جلو آنها را گرفتیم، ولی مجوز آوردند.

با این وجود، اسکندر مختاری طالقانی، که در سال های 96 و 97 همزمان با بحث ساخت هواکش در حریم موزه، در شورای فنی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران عضویت داشت و آن موقع به آنالیز کارگاه هواکش در ورودی موزه فرش موظف شد و جزو مخالفان این طرح بود، درباره مخاطرات این طرح به ایسنا می گوید: هواکش مترو که در جوار موزه فرش درحال حفاری و ساخت است، آلایندگی هایی به همراه خواهد داشت، که مقداری از آن به خاطر تهویه تونل ها و مقداری هم ناشی از لنت های ترمز قطار خواهد بود و برای فرش ها خطرناک است.

این مرمتگر و پژوهشگر میراث فرهنگی، معماری و شهرسازی درباره اینکه تونل و کانال هواکش مترو در هر عمق و فاصله ای باشد این آلودگی را برای موزه فرش خواهد داشت؟ اظهار می نماید: فرقی نمی نماید، به هر حال هواکش مترو این آلایندگی را به سطح می آورد.

مختاری درباره اینکه سال 97 مطرح شد مکان یابی تازهی برای هواکش مترو انجام گردد و آن موقع، شما مکان دیگری را برای هواکش پیشنهاد نموده بودید، چرا آن پیشنهادها پیگیری و انجام نشدند؟ می گوید: خبر ندارم! اما این هواکش به موزه آسیب می زند؛ اول آلودگی هوای تونل مترو و انتقال آن به داخل موزه و فرش هاست که باید آنالیز نمایند در بلندمدت این آسیب چقدر است. بخش دیگر این آسیب، منظری است که در محیط موزه تغییرات منفی ایجاد می نماید و بخش دیگر هم امکان آسیب لرزه ای است. باید از ایجاد تأسیساتی که رفتار زمین را تغییر می دهد و در طبیعت قبلی تغییراتی ایجاد می نماید، در عرصه و حریم آثار تاریخی پرهیز گردد.

او درباره اینکه چرا پیشنهادی که درباره ایجاد هواکش مترو در پایین دست موزه و در نزدیکی بازارچه داده شده بود، همان موقع پیگیری نشد؟ اظهار می نماید: اطلاع ندارم. اجرای این پیشنهادها اراده می خواهد. همان بازارچه خوداشتغالی در آن نقطه فرهنگی که میان دو موزۀ هنرهای معاصر و فرش قرار گرفته، به نقطه منفی تبدیل شده است. خود آنجا قرار بود محل نمایشگاه های موقت برای آثار هنری گردد، اما به محل تجمع یکسری دکان دائمی تبدیل شد. برخی از آنها هم به محل تجمع وسایل اسقاطی تبدیل شده است، به گونه ای که حتی نمی خواهید زمان طولانی را آنجا سپری کنید.

این معمار و مرمتگر به شکستن مکرر حریم آثار تاریخی فرهنگی شهر تهران اشاره می نماید و می گوید: اتفاق مشابه بازارچه خوداشتغالی (پارک لاله) برای تئاتر شهر خواهد افتاد، به خاطر محدودیت ها و حصاری که قرار است کشیده گردد، چون به تدریج آدم های موقتی که در حاشیه تئاتر شهر هستند به آدم های دائمی آن منطقه تبدیل می شوند و بعد احساس حق می نمایند و سهام خود را به دیگران واگذار می نمایند، که بعد مصیبت بزرگ تری می گردد.

مختاری ادامه می دهد: مثال دیگری می زنم، در تجریش دو زیرگذر وجود دارد، یکی مقابل بیمارستان و دیگری سر پل تجریش واقع شده است. هر دو زیرگذر تصرف شده و صاحب پیدا نموده اند، صاحبانی که حق تصاحب خود را واگذار می نمایند درحالی که این زیرگذرها مکان عمومی بوده است. بازارچه خوداشتغالی در محدوده دو موزه فرش و هنرهای معاصر که جایگزین نمایشگاه موقت هنری شده نیز همین وضع را داشته است. اصلا فرق توسعه و غیر توسعه همین است، در کشورهایی که توسعه در آنجا اهمیت دارد، به حقوق عمومی اهمیت می دهند. حقوق عمومی یعنی چه؟ موزه فرش حریم دارد؛ باید به این حریم احترام گذاشت، نمی گردد آن را تصرف یا واگذار کرد، چون جزو حقوق عامه است. حریم آن منظری، کالبدی و عملکردی است، اما الان با ساخت هواکش مترو این سه حریم دچار مشکل شده است.

او اضافه می نماید: سوای هواکش مترو، بازارچه خوداشتغالی هم خودش یک مشکل است و از آن طرف، حوض های موزه هم که به باغچه تبدیل شده است. یک زمانی سردر باغ ملی را که ساختمان شهربانی سابق آنجا مستقر بود، برای جلوگیری از ورود ماشین ها بستند. آنجا چند دکه آب زرشک فروشی و جگرکی و غیره، مثل ورودی پایانه اتوبوسرانی بود، همگی هم دارای حقوق شده بودند. وقتی سردر باغ ملی به روی ماشین ها بسته شد، دکه دارها معترض شدند که زندگی آنها مختل شده است. شهری که رها گردد همه در آن بساط می نمایند، آن را مال خود می نمایند و بعد، سند می گیرند.

مختاری ادامه می دهد: مثال دیگری بزنم، تنها دروازه شهر تهران از بین 19 دروازه که مجموع حصارهای صفوی و قاجاری است، به جای مانده محمدیه نام دارد. این دروازه مناره دارد که زیر آن را مغازه نموده اند، به تازگی آنجا را دیده ام، مغازه دارهای زیر منار می گویند سند دارند، درحالیکه آن دروازه ثبت ملی شده است. به آنها گفتم آخر چرا زیر منار، ممکن است فرو بریزد، ولی توجه نشان ندادند، زیر منار را سوراخ نموده و مغازه ساخته اند! شهر را باید مراقبت کرد، چطور از فرزندتان مراقبت می کنید؟ شهر همچون فرزند آدم است، شهر زادۀ انسان است.

منبع: دنیای سفر

به "تهدید دوباره موزه فرش با هواکش مترو؟!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تهدید دوباره موزه فرش با هواکش مترو؟!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید