آنها با پا و دندان نقاشی های محشری می کشند

به گزارش وبلاگ آموزشی و فنی، زندگی مجموعه ای ازشیرینی ها و تلخی ها است و برنده کسی است که به دل این تلخی بزند وبجنگد و ورق رابرگرداند.درست مثل کاری که سیما ترکمانهنرمند نقاش همسایه مادرمحله پاسداران انجام داد.این بانو بااتکابه هنرش آموزش رایگان وبرپایی نمایشگاه ازآثار آنها متمرکزشد وپنجره ای تازه در زندگی خودش و دیگران گشود.

آنها با پا و دندان نقاشی های محشری می کشند

وبلاگ آموزشی و فنی- زهرا سرویان :متولد محله پاسدران است و با وجود علاقه ای که از کودکی به نقاشی با مدادرنگی و آبرنگ داشت، اما در دانشگاه پشت میز و صندلی رشته شیمی نشست و مدرک فوق لیسانس دارویی دانشگاه خواجه نصیر طوسی را دریافت کرد: رشته تحصیلی ام هیچ ربطی به علاقه و استعدادم در نقاشی نداشت. اغلب نمونه کارهایم را در صفحه اینستاگرام می گذاشتم و از همانجا بود که یکی از سوی دانشگاه هنر برای همکاری به عنوان استادآزاد آرت دعوتم کرد و تقریباً کار تدریس را از سال 1395 آغاز کردم.

خواندنی های بیشتر را اینجا دنبال کنید

ضیافت عشق و آغاز ماجرا....

ماجرای آشنایی سیما با توان یابان گروه ضیافت عشق از یک دعوت محبت آمیز در روزهای سخت افسردگی اش آغاز شد: به علت مسائل شخصی و روزمرگی حال و روز خوشی نداشتم. به دعوت نادر شیردل، مدیر گروه هنری ضیافت عشق، به جمع بچه های این گروه رفتم و این آغاز ماجرا برای من بود. بچه هایی که وقتی با آنها آشنا شدم و دل به دل شان دادم و پای حرف هایشان نشستم همه دردها و غم های خودم را فراموش کردم. از همانجا ایده آموزش به آنها در ذهنم جرقه زد. به این فکر کردم خدا چقدر دوستم دارد که این فرشته ها را سر راهم قرار داده تا از آنها انرژی و نور امید برای کار و زندگی دریافت کنم.

توان یابان پیروز نقاش

قصه برپایی نمایشگاه نقاشی برای حمایت از توانان یابان هم گره خورده به آشنایی سیما با توانان یابان پیروزی است که از ناتوانی بخشی از اعضای بدنشان نهایت استفاده را بردند: قصه پیروزیت بچه ها با محدودیت هایشان برایم درس بزرگ زندگی بود؛ اینکه از محدودیت ها به عنوان فرصتی برای رسیدن به پیروزیت بهره بردند. با رحیم علیزاده، استاد نقاشی مینیاتور، که با پاهایش نقاشی می کشید آشنا شدم. رحیم در 9سالگی از تیر چراغ برق بالا می رود و هر دو دستش با برق فشار قوی از بازو قطع می گردد. یکی دیگر در حادثه ای در پیست اسکی قطع نخاع می گردد و با دست هاش نقاشی رنگ روغن را در حد استادی می کشید. یکی از بچه ها هم در خواب فلج شده بود و حالا یک پا استاد معرق بود. بانویی هم که در حادثه رانندگی فلج شده بود با دهان نقاشی می کشید.

سیما حسابی غرق قصه ها و پیروزیت های اعضای گروه ضیافت عشق شده بود؛ قصه هایی که مسیر زندگی سیما را تغییر داد و باعث شد تا با همراهی بچه ها و مدیریت مجموعه نمایشگاه نقاشی را به نفع توان یابان مجموعه ضیافت عشق برگزار کند.

معلولیت محدودیت نمی آورد

سیما ترکمان برای نشان دادن هنر توان یابان گروه ضیافت عشق سه دوره در زمان های مختلف نمایشگاه نقاشی برپا می نماید. هدف سیما از برپایی این نمایشگاه تغییر نگاه اجتماعی به قابلیت ها و توانمندی های توان یابان است: هدف من برداشتن نگاه های ترحم آمیز و آزاردهنده بود. چه بسا هنر این عزیزان بسیاری از مواقع بهتر و قابل تحسین تر از افراد سالم جامعه است. به همین علت با شعار معلولیت محدودیت نمی آورد. اسفند سال 1398 نخستین دوره نمایشگاه در ورزشگاه آزادی با حضور 30 هنرمند توان یاب در شاخه های مختلف هنری نقاشی، قلمزنی، معرق، نقاشی با مداد رنگی و... را برگزار کردیم.

به گفته این بانوی هنرمند، تمام سود فروش آثار ارائه شده به توان یابان اختصاص داده شد که واقعاً احتیاج مالی داشتند. البته مهر سال بعد در سالن اجلاس سران و سومین دوره آن هم در مهر 1400 برگزار گردید.

کاری برای دلم

سیما با وجود اینکه سلامتی را موهبتی الهی می داند، اما معتقد است که حادثه خبر نمی نماید و هر آن امکان تهدید و خطر برای سلامتی وجود دارد و اگر دچار مشکل شدیم نباید قافیه زندگی را ببازیم و چه بسا از محدودیت ها بتوان برترین استفاده را ببریم. او بعلاوه کار با توان یابان را از جنس دل می داند: برای حضور و آموزش به توان یابان کلاس های آموزشی ام را دو هفته تعطیل می کنم. گاهی اوقات برخی از اطرافیان بر من خرده می گیرند که چرا رایگان و بدون دریافت هزینه با توان یابان کار می کنم و بیشترین وقت را به آنها اختصاص می دهم. در واقع، من از حضور در کنار آنها لذت می برم و این کار را برای دلم انجام می دهم.

منبع: همشهری آنلاین

به "آنها با پا و دندان نقاشی های محشری می کشند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آنها با پا و دندان نقاشی های محشری می کشند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید