خمیازه کشیدن بامزه یک یوزپلنگ - وبلاگ آموزشی و فنی

به گزارش وبلاگ آموزشی و فنی، این یوزپلنگ بامزه که به نظر می رسد به شوخی می خندد، در واقع از طولانی ترین و مجذوب کننده ترین خمیازه ساوانای آفریقا لذت می برد.

به گزارش وبلاگ آموزشی و فنی، یکی از تصاویر، یوزپلنگ 45 کیلویی را به تصویر می کشد که در حالت یوگا به سمت پایین کشیده می گردد. تصویر دیگری یوزپلنگ را نشان می دهد که خمیازه بزرگی می کشد تا 30 دندان تیز خود را نشان دهد و اعلام کند که آماده است مکانی دنج برای استراحت شبانه پیدا کند.

آدی کارتیک عکاس هندی با استفاده از لنز 600 میلی متری و قدرتمند 1DX Mark II، تصاویر این یوزپلنگ را در ماسای مارا کنیا ثبت کرد.

آدی در سومین روز از سفر یک هفته ای خود به ماسای مارا بود که یوزپلنگ را دید. به محض اینکه آدی با یوزپلنگ روبرو شد، حیوان ناگهان بلند شد و به آدی خیره شد.

اما یوزپلنگ به جای یک واکنش تهاجمی یا حتی شرارت آمیز که ممکن است بعضی از یکی از بزرگترین گربه های دنیا انتظار داشته باشند، به جلو دراز شد و خمیازه بزرگی کشید که گویی متوجه شده بود که نقطه آرامش او مورد تهاجم قرار گرفته است.

هر حرکتی برای آدی که تا به حال چنین حیوان وحشی آرامی را اینقدر نزدیک ندیده بود، شبیه یک ژست یوگا بود.

آدی گفت: به محض اینکه به محل رسیدم یوزپلنگ بلند شد، انگار از حضور من مطلع بود. آغاز کرد به کشش و خمیازه کشیدن، گویی با روزی که کم کم در گرگ و میش محو می شد خداحافظی کرد.

خمیازه یوزپلنگ هم نشاط آور و هم هیجان انگیز به نظر می رسید، گویی بقایای روزی پر از آرامش و هیجان را رها می نماید. نمی توانستم از تماشا حرکاتش احساس خرسندی نکنم. هر کشش یادآور ژست های یوگا بود، انگار یوزپلنگ آرامش عصر را در آغوش می کشد.

هنگامی که آدی این تصاویر را می گرفت، از اینکه چگونه یکی از ترسناک ترین حیوانات روی زمین را در چنین حالتی آرام و آسوده گرفته بود، شگفت زده شد.

با هر کلیک شاترم، آن لحظه های حیرت انگیز را ثبت می کردم. انگار یوزپلنگ تصمیم گرفته است این مراسم صمیمی را با من به اشتراک بگذارد و ارتباط ما را در این عصر آرام تصدیق کند.

درست زمانی که یوزپلنگ روال کشش خود را کامل کرد، خورشید آخرین وداع خود را گفت و تاریکی آغاز به پوشاندن ساوانا کرد.

در آن لحظه، من نه تنها یک عکس، بلکه یک داستان نیز گرفتم، داستانی از آرامش و قدرت یک یوزپلنگ، پیگیری صبورانه من به عنوان یک عکاس، و ارتباط عمیقی که در ساعت گرگ و میش بین دو روح غوطه ور در زیبایی رام نشده ماسای مارا ایجاد شده است.